یک توضیح درباره‌ی جام جهانی والیبال

ژاپنِ میزبان، و بعد صربستان و لهستان، دو قدرت اروپا، و حالا آرژانتین. تیم ملی والیبال ایران دارد در جام جهانی ژاپن تاریخ می‌نویسد. بعد از چهار برد و یک باخت مقابل کوبا، حالا ایران بر خلاف خوش‌بینانه‌ترین پیش‌بینی‌ها در رده‌‌بندی جام جهانی پنجم است. 

خیلی‌ها را می‌بینم این روزها که می‌گویند مثلن اگر تیم ملی فوتبال در جام جهانی چنین نتایجی می‌گرفت، حالا غوغایی به پا بود. حق با آنهاست. اما باید پذیرفت که به هر حال فوتبال با والیبال خیلی فرق دارد که حالا بحث‌اش در این مقال نمی‌گنجد.

اما فارغ از این بحث به یک نکته‌ی دیگر هم باید توجه کرد و آن خود این رقابت‌های جام جهانی والیبال ژاپن است. بر خلاف آنچه از اسم این رویداد برمی‌آید، جام جهانی والیبال معادل جام جهانی فوتبال و یا رقابت‌های جهانی مشابه در رشته‌های دیگر نیست و رقابت اصلیِ جهانیِ فدراسیون بین‌المللی والیبال قلمداد نمی‌شود. باپرستیژترین و اصلی‌ترین رقابتِ جهانی، در واقع مسابقات قهرمانی جهان است که هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود و پس از ایتالیای 2010، میزبان دوره‌ی بعدی‌اش سال 2014 لهستان است. 

این در حالی‌ست که مسابقات جام جهانی بعد از دو دوره‌ی اول‌اش در لهستان و آلمان شرقی، از سال 1977 هر چهار سال یک بار در ژاپن برگزار می‌شود و در حکم مسابقات مقدماتی بازی‌های المپیک است. به جز ژاپنِ میزبان که پای ثابتِ هر دوره است، پنج قهرمان قاره و چهار نایب‌قهرمان قاره‌ایِ بهتر بر اساس جایگاه‌شان در رده‌بندی جهانی، به علاوه‌ی دو تیم دیگر به دعوت فدراسیون بین‌المللی والیبال، در هر دوره‌ی جام جهانی شرکت می‌کنند. بر اساس قانون جدیدی که از سال 1999 به اجرا در آمد، تیم‌هایی که به بازی‌های المپیک راه یافته‌اند، دیگر در جام جهانی اصلن شرکت نمی‌کنند. فرمتِ مسابقات جام جهانی هم بدین شکل است که این 12 تیم یک بار مقابل هم بازی می‌کنند و مانند یک  لیگ آخر سر سه تیم اول به المپیک راه می‌یابند. امتیازبندی‌اش هم کمی با فوتبال متفاوت است. در حالیکه بردهای 3-صفر و 3-یک سه امتیاز دارد، برد 3-2 دو امتیاز دارد و تیمی که 3-2 باخته هم همچنان یک امتیاز می‌گیرد. برای همین است که ایران تا کنون با چهار برد تنها 9 امتیاز دارد، چون سه بردش با نتیجه‌ی 3-2 بوده است. 

توضیح در مورد تفاوت دو تورنمنت مسابقات قهرمانی جهان و جام جهانی والیبال، صرفن به منظور نشان دادن تفاوت این دو رویداد و گمراه‌کنندگی عبارت «جام جهانی» بود. و گرنه این چیزی از این پیروزی‌های تاریخ‌ساز کم نمی‌کند و ما مشتاقانه به انتظار بازی‌های بعدی تیم جوان و به شدت دوست‌داشتنی ولاسکو مقابل آمریکا و مصر و چین و برزیل و روسیه و ایتالیا می‌نشینیم.

اتحادیه یا خاکریز؟

این یادداشت را به بهانه‌ی نشست «شورای مرکزی» اتحادیه باشگاه‌های فوتبال ایران و امضای «تفاهم‌نامه» با فدراسیون فوتبال برای «تماشا» نوشتم، که در ادامه‌ی این پست آمده است.

***

فصل جدید ورزش جهان، بی‌شک تا کنون سال نقش‌آفرینی اتحادیه‌ها بوده است. به خصوص اتحادیه‌های صنفی ورزشکاران. در ایتالیا و اسپانیا، اتحادیه بازیکنان فوتبال تا آخر پای دفاع از منافع‌شان ایستادند و لیگ را در آغار به تعطیلی کشاندند تا حق و حقوق‌شان را گرفتند. در لالیگای غرق در بحران مالی، بازیکنان موفق شدند این تضمین را بگیرند که اگر بیش از سه ماه دستمزدشان را دریافت نکردند، می‌توانند قراردادشان را فسخ کنند. در سری آ هم بازیکنان توانستند مانع این بشوند که باشگاه‌ها بازیکنان را بر اساس عملکردشان در تمرین‌ها در گروه‌های مختلف جدا کنند. 

ماجرای تعطیلی لیگ NBA هم که همچنان ادامه دارد و دیگر خیلی بعید به نظر می‌رسد که این فصل ما ستاره‌های بسکتبال جهان را بتوانیم در آمریکای شمالی زیر سبد ببینیم. در NBA هم این اتحادیه بازیکنان بود که زیر بار حرف لیگ برای توزیع برابر درآمدهای لیگ نرفت و سرسختانه روی مواضع‌اش ایستاد و نگذاشت حق بازیکنان پایمال شود. در سال‌های پیش بر اساس توافقی که بین دو طرف وجود داشت، 57 درصد درآمدهای NBA به بازیکنان می‌رسید و 43 درصد به لیگ. اما از امسال مدیران لیگ بر توزیع برابر درآمدها پافشاری کردند و این با با مخالفت بازیکنان روبرو شد و در نهایت هر گونه مصالحه پیشنهادی از سوی بازیکنان هم به نتیجه‌ای نرسید و کار به تعطیلی لیگ کشید. حالا ستاره‌های NBA‌ سر از بشیکتاش و بولونیا درمی‌آورند.

حتی در تنیسِ بی‌جاروجنجال هم وقتی بازیکنان احساس خطر کردند که منافع‌شان به خطر بیفتد، اتحادیه بازیکنان وسط آمد خواستار بازنگری تقویم فشرده مسابقات شد و برای اولین بار تهدید به اعتصاب کرد.

چند روز پیش نیز کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری (ITUC) پس از یک نشست مشترک با مقامات فیفا تهدید کرد که اگر فیفا برای بهبود «شرایط غیرانسانی» نیروهای کار مهاجر در قطر، میزبان جام جهانی 2022 تلاشی نکند، یک کمپین اعتراضی علیه فیفا به راه خواهد انداخت که به وجهه آن آسیب جدی خواهد زد.

فارغ از اینکه این اتحادیه‌ها در اعتصاب و تهدیدهاشان چقدر محق‌اند و تا چه حد کارشان درست است، بحث اصلی من در اینجا کارکرد اتحادیه‌های صنفی و ضرورت وجود آنها در ورزش است. وجود اتحادیه‌ها برای دفاع از منافع هر صنفِ خاص و پشتیبانی اعضای آن از یکدیگر ضروری‌ست. در واقع مهم‌ترین وجه اشتراک در هر اتحادیه‌ای، احساس نیازی است که افراد برای هماهنگی در رسیدن به خواسته‌های مشترک دارند و ورزش هم از این امر مستثنا نیست.

در این میان دست بر قضا هفته‌ی گذشته نشست اتحادیه‌ باشگاه‌های فوتبال ایران هم برگزار شد. اتحادیه‌ای که نظیرش هیچ جای دنیا نیست و هیچ گاه هم کارکرد و جایگاه آن در فوتبال ایران معلوم نشد. نه کارکرد صنفی دارد و نه کار خاصی مثلاً در راستای بالا بردن سطح آگاهی مدیران عالی و اجرایی باشگاه‌ها انجام می‌دهد. این اتحادیه در ابتدا اتحادیه‌ی مدیران فوتبال نام داشت که باز منطقی‌تر به نظر می‌رسید، اما در زمان مدیریت سردار آجرلو نام‌اش به اتحادیه‌ی باشگاه‌های فوتبال ایران تغییر یافت. سردار آجرلو که در انتخابات فدراسیون فوتبال ناکام شده بود، ریاست در این اتحادیه را یک فرصت خوب قلمداد می‌کرد. برای همین از کارهای بزرگی هم صحبت می‌کرد. از گرفتن جام حذفی تا خریدن هر پایان‌نامه‌‌ای که مربوط به فوتبال باشد به قیمت یک میلیون تومان! که البته هیچ یک عملی نشد. یک کارهایی هم البته صورت گرفت. مثلاً اتحادیه صاحب یک وب‌سایت آبرومند شد، چند اسپانسر گرفت و همایش و کنفرانس نیز گهگداری خوب برگزار می‌شد. مثل «کنفرانس بین‌المللی خصوصی‌سازی باشگاه‌های فوتبال در ایران» که مثل هر همایش دیگری مقالاتی در آن ارائه و حرف‌های خوبی زده شد، اما فقط چهار پنج مدیر باشگاه در آن حضور داشتند. 

یک بار هم به ما سفارش دادند که با مطالعه‌ب اتحادیه‌ها در فوتبال جهان یک سند چشم‌انداز یا یک بیانیه‌ی ماموریت برای اتحادیه بنویسیم. ما می‌دانستیم که اتحادیه‌ی مشابهی در هیچ جای دنیا وجود ندارد. با این حال پذیرفتیم که بیشتر بررسی کنیم. پس از یک مطالعه‌ی اولیه به مدیریت وقت اتحادیه گزارش دادیم که در کشورهای پیشروی فوتبال، چیزی به نام اتحادیه‌ی باشگاه‌ها وجود ندارد و در واقع این سازمان لیگ است که در این کشورها آن کارکرد صنفی را هم دارد و هر گاه ضرورت داشته باشد، برای دفاع از منافع جمعی باشگاه‌ها در برابر فدراسیون فوتبال می‌ایستد. تنها مورد، اتحادیه‌ی باشگاه‌های اروپا است که چون خود یوفا برگزارکننده مسابقات باشگاهی نیز هست، این ضرورت وجود داشت که یک اتحادیه‌ی صنفی تشکیل شود تا از منافع باشگاه‌های اروپا در برابر یوفا و احیاناً فیفا دفاع کند. در عوض مربیان، بازیکنان و حتی داوران هر کدام اتحادیه‌های صنفی مربوط به خود را دارند، که در ایران اما جای این گونه اتحادیه‌ها خالی‌ست. 

با این حال ما پیشنهاد کردیم از آنجا که سازمان لیگ عملاً در ایران استقلال ندارد و نمی‌تواند در برابر فدراسیون کارکردی صنفی داشته باشد، ماموریت اتحادیه‌ی باشگاه‌ها را طوری بنویسیم که بیشتر این نقش را ایفا کند. ضمن اینکه با توجه به نیاز مبرم فوتبال ما، کانونی باشد برای تبادل نظر و بالا بردن سطح دانش و آگاهی مدیران باشگاه‌ها. دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت یا کارگاه‌های تخصصی برای مدیران با اساتید مجرب ایرانی و خارجی برگزار کند. اما مسلم بود که این گزارش به مذاق مدیریت اتحادیه که اهداف جاه‌طلبانه‌ای را دنبال می‌کرد خوش نیامد. آنها می‌خواستند برگزارکننده‌ی مسابقات باشند و بخشی از وظایف اجرایی را در فوتبال برعهده بگیرند.

برای همین اتحادیه فوتبال انگلیس را به عنوان مثال نقض نظرات ما ذکر می‌کردند. دیگر توضیحات ما هم بی‌فایده بود که دلیل نمی‌شود چون در اینجا کلمه انگلیسی «Association» «اتحادیه» ترجمه شده، این همان اتحادیه باشد! اینکه FA انگلیس از لحاظ ساختاری جایگاه همان فدراسیون فوتبال را دارد و برای همین عضو فیفاست و فدراسیون بین‌المللی فوتبال هیچ گاه یک اتحادیه را به عضویت نمی‌پذیرد. مثل این می‌ماند که بگوییم دولت آمریکا وزیر خارجه ندارد و در اصل این «منشی کشور» (Secretary of State) است که مسئول دیپلماسی خارجی است! 

طبعاً آن پروژه هیچ گاه انجام نشد. اما سردار آجرلو هم خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد مدیریتِ باشگاه استیل آذین را به اتحادیه‌ی باشگاه‌های فوتبال ترجیح داد و از آنجا رفت. هیچ کدام از آن برنامه‌های جاه‌طلبانه هم هرگز عملی نشد. در واقع از اول هم اتحادیه‌ی باشگاه‌ها برای سردار یک جور خاکریز بود. سنگری موقت برای تجدید قوا و عرض‌اندام و حمله‌ی مجدد به پست‌هایی با قدرت بیشتر در فوتبال. 

و در نهایت این خاکریز توسط سرداری دیگر فتح شد تا دیگر کسی نتواند در آن پناه بگیرد. سردار محمدی رییس سازمان لیگ، به عنوان رییس اتحادیه باشگاه‌ها هم انتخاب شد تا کارکرد این نهاد که قاعدتا باید مانند یک سندیکا باشد، مبهم‌تر از قبل شود. اتحادیه باید ایجاد می‌شد تا وظیفه‌ای را که در اصل سازمان لیگ در صورت استقلال باید انجام می‌داد برعهده بگیرد. هیچ گاه اتحادیه باشگاه‌های فوتبال چنین نقشی را ایفا نکرد و حالا هم معلوم نیست سردار محمدی به عنوان رییس سازمان لیگ و نایب‌رییس فدراسیون فوتبال، در سازمان لیگ چه کاری را نمی‌تواند به انجام برساند که لازم دیده اداره اتحادیه را هم برعهده بگیرد تا در آنجا بتواند آن کار را انجام دهد.

و حالا برای اینکه این اتحادیه کاملاً به فراموشی سپرده نشود، هفته‌ی گذشته نشستی با فدراسیون فوتبال برگزار شد و یک «تفاهم‌نامه» بین دو طرف به امضا رسید که طی آن ظاهراً قرار شده کار صدور پروانه حرفه‌ای باشگاه‌ها توسط این اتحادیه انجام پذیرد و برخی از وظایف سازمان لیگ به  اتحادیه واگذار شود. البته خود مدیران باشگاه‌ها در نشست اتحادیه‌شان، مثل همه برنامه‌هایی که این اتحادیه طی این سال‌ها گذاشته، غایب بودند و سردار محمدی هم علناً از این مساله گله‌مند بود. برای همین هم یک روز بعد از این نشست خلوت و امضای آن «تفاهم‌نامه»، لازم دید در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر تاکید کند که در فرآیند صدور پروانه حرفه‌ای، اتحادیه تنها بخشی از وظایف مانند «آموزش» و «پیگیری» را انجام خواهد داد، تا مبادا یک وقت سوءتفاهمی در مورد کارکرد اتحادیه باشگاه‌ها پیش بیاید.