وقتی صداوسیما فرافکنی میکند
این یادداشت را برای روزنامه تماشا در انتقاد از صداوسیما نوشتم که بازی ایران و لبنان را نخرید و مستقیم پخش نکرد.
***
صداوسیمای ایران در دنیا منحصربهفرد است. در قرن بیستویکم، در «عصر ارتباطات و اطلاعات» به عنوان رادیو و تلویزیونی منحصربفرد در دنیا، نه تنها حق پخش مستقیم اکثر مسابقات خارجی را نمیخرد و بدون رعایت هیچ گونه اصل و ضابطه حرفهای و اخلاقیای از روی شبکههای خارجی دیگر تصاویر را برمیدارد، بلکه حتی برای بازی تیم ملی فوتبال کشور خودش هم در مسابقات مهمی چون مقدماتی جام جهانی حاضر نیست به این اصول حرفهای تن دهد و حقوق پخش را بخرد و هیچ دلیلی ظاهراً نمیبیند که میلیونها هوادار و علاقمند چشمانتظار ایرانی را راضی کند.
بازی تیم ملی در بیروت هم به همین دلیل پخش مستقیم نشد و با نیم ساعت تاخیر روی آنتن رفت و آن هم نه به صورت زنده بلکه باتاخیر. آن وقت در چنین شرایطی که آن میلیونها نفر احتمالاً در این میان در «عصر ارتباطات و اطلاعات» رفتهاند از طریق اینترنت از اولین گل تاریخ لبنان به ایران هم مطلع شدهاند و خیلی برفروخته و عصبی پای تلویزیون نشستهاند و نمیدانستند که دارند بیشتر از دست صداوسیما حرص میخورند یا تیم ملی، مزدک میرزایی گزارشگر بازی به جای اینکه بیاید با عذرخواهی و توضیح صادقانه کمی بینندگان را آرام کند، به ذکر این دلیل کلیشهای و تکراری که «تصاویر از میدا اشکال دارد» اکتفا میکند و در عوض تا میتواند تا آخرین لحظه مسابقه مدام لبنانیها را به بهانههای مختلف مورد انتفاد قرار میدهد. یا با طعنه به خالی بودن استادیوم «اسپورت سیتی» اشاره میکند، یا به چمن بد زمین گیر میدهد، یک بار هم حتی به کیفیت پیست تارتان استادیوم ایراد میگیرد! اما قضیه آنجایی طعنهآمیزتر شد گزارشگر صداوسیما که مرتب از همتایان لبنانی خود به خاطر کیفیت بد تصاویر و پخش تلویزیونی و صحنههای آهسته انتفاد میکند. در روانشناسی به این کار میگویند «فرافکنی». یعنی نسبت دادن اعمال و عیبهای خود به دیگران و انگشت اتهام به سوی آنها گرفتن برای دفاع از خود. ظاهراً صداوسیما در این کار استاد شده است.
تلویزیونی که خودش کیفیت تولید برنامهها و پخش مسابقات ورزشیاش پایین است، تلویزیونی که تصاویر تولیدشدهی سایر شبکهها که بابتاش صدها آدم کار میکنند و زحمت میکشند را حاضر و آماده و بدون پرداخت یک ریال برمیدارد استفاده میکند و با گذاشتن صدای یک مسابقهی دیگر روی آن با نازلترین کیفیت پخشاش میکند، تلویزیونی که به خاطر سریالها و اخبارش ـ که اگر یک ساعت هم جابجا شوند آسمان به زمین نمیآید! ـ پخش مستقیم بازی تیم ملی کشورش را قطع میکند و همان طور ناتمام میگذارد و وقعی به برنامههای بیننده و یک فدراسیون که میتواند از آن راه درآمد کسب کند، تلویزیونی که حتی حق پخش بازیهای تیم ملی کشور خودش را هم نمیخرد و حتی دلیلی نمیبیند رضایت میلیونها بینندهاش را جلب کند و شاید به عنوان تنها تلویزیون در دنیا مسابقات تیم ملی فوتبال کشور خودش را باتاخیر و غیرزنده پخش میکند، میآید از تلویزیون یک کشور دیگر به خاطر کیفیت بد صحنه آهسته انتفاد میکند! فارغ از اینکه فرافکنی هیچ وقت راه حل مناسبی برای برطرف کردن ایرادات و نقاط ضعف و پیشرفت کردن نبوده است.