نگاهی به دلایل حذف کشتی از المپیک؛ فرصتِ پوستاندازی
***
زیاد پیش نمیآید که کمیته بینالمللی المپیک یک ورزش را از المپیک حذف کند. دستکم در سالهای گذشته این اتفاق تنها یک بار افتاده است. سال 2001، وقتی تصمیم گرفته شد بیسبال و سافتبال دیگر المپیکی نباشند و این دو رشته در بازیهای 2004 آتن برای آخرین بار حضور داشتند. پیش از آن خیلی باید به عقبتر رفت.
1976 کانوی اسلالوم بود که بعد از بازیهای 1972 مونیخ یک استراحتی کرد تا اینکه دوباره سال 1992 در بارسلونا به بازیها برگشت. جودوکاها هم چهار سال بعد از اولین حضورشان توی المپیک در بازیهای1964 توکیو، یک دوره استراحت کردند تا اینکه از 1972 در برنامه قرار گرفتند. پیش از آن هم هندبال بود که سال 1936 برای آخرین بار برگزار شد تا اینکه 1972 دوباره زیر حلقههای المپیک بازگشت. تنیس هم بین بازیهای 1924 تا بازیهای 1988 یک دوره غیبت طولانی از المپیک داشت.
همه این رشتهها به نوبه خود ورزشهای خاصی هستند. اما یک ورزش مادر مثل کشتی چطور میشود که حذف شود؟ ورزشی که در المپیک باستانی هم انجام میشده و از اولین دوره المپیک در سال 1896 حضور داشته. آن قدر این حضور پررنگ بوده که حتی در سرود المپیک هم آمده: «...موقعِ دویدن، کشتی و پرتاب».
با اشاره به همین سرود بود که رییس فدراسیون کشتی یونان، کشور زادگاه المپیک، روز چهارشنبه در تلویزیون این کشور گفت که «آقایان آیاوسی دارند روح المپیک را میکشند.» او گفت آنها با این کار حتی سرود المپیک را هم نادیده میگیرند. بعد هم گفت که اگر کشتی حذف شود دیگر نباید «بازیهای المپیک» گفت، بلکه اسماش را باید «بازیهای بیزینس» المپیک گذاشت!
«ورزش مرده»
با این حساب چرا هیات اجرایی کمیته بینالمللی المپیک در نشست هفته گذشته خود تصمیم گرفت که ورزشی کشتی را کنار بگذارد؟ واقعیت این است که کشتی خودش مقصر است. این ورزش آنقدر به سنت وفادار ماند و به سلایق مخاطبین توجهی نکرد که انگ «ازمدافتاده» و «آنتیک» و «ورزش مرده» به آن زدند و تحقیرآمیز از آن به عنوان ورزشی یاد کردند که فقط در آسیای میانه و دبیرستانها آمریکا انجام میشود.
پیش از این پیشبینی میشد ورزش پنجگانهی مدرن که ترکیبی است از شمشیربازی اپه و تیراندازی با تپانچه و دوی صحرانوردی 3 کیلومتر و شنای آزاد 300 متر و پرش با اسب، از برنامه بازیها کنار گذاشته شود. اما در نهایت در کمال تعجب کشتی حذف شد. به گفتهی هیات اجرایی این اتفاق در راستای «مرتبط کردن بازیها با طرفداران ورزش از همه نسلها» و در ادامهی «فرآیند نوسازی و بازسازی بازیها» صورت گرفته است. المپیک به تصمیمِ گردانندگاناش میخواهد مدرن شود و کشتیِ «آنتیک» ظاهراً دیگر در آن جایی ندارد.
برای تصمیم در مورد اینکه چه ورزشی حذف شود، یک تحقیق کارشناسی جامع توسط کمیتههای تخصصی از رشتههای ورزشی مختلف بر اساس جذابیتشان صورت گرفته بود. برای این کار 39 معیار در نظر گرفته شده بود از جمله پخش تلویزیونی، تلاش در مبارزه با دوپینگ، فروش بلیت، تعداد تماشاچی، میزان رواج در جهان و حتی معیاری مانند «محبوبیت در میان جوانان». از قرار معلوم با توجه به همه این معیارها کشتی در مجموع نمرهی پایینتری از پنجگانه مدرن و سایر رشتهها آورده است. باید انصاف داشت و گفت که حتی در کشور ما نیز که در آن از کشتی به عنوان «ورزش ملی» یاد میشود، در میان نسلهای جوانتر دیگر آن محبوبیت گذشته را ندارد.
جوانان ایرانی هم حالا بسکتبال و والیبال و ورزشهای نو و پویاتر را ترجیح میدهند. کشتی المپیک هم به خاطر بیشتر به خاطر احساسات ناسیونالیسی است که خیلیها را اینجا پای تلویزیون میخکوب میکند.
یکی دیگر از معیارهای آیاوسی مشارکت زنان بوده است. درست است که از بازیهای 2008 پکن کشتی زنان هم به برنامه اضافه شد، اما با این وجود کمیتهی بینالمللی المپیک که یکی از اساسیترین ارزشهایش برابری و رفع هر گونه تبعیضی است و حتی در بوکس هم به عنوان آخرین رشته باقیمانده، رشته زنان را از بازیهای لندن اضافه کرد، خیلی خوش نداشت که زنان فقط میتوانند در کشتی آزاد مسابقه دهند.
با وجود همه این عوامل، باید نگاه عمیقتری به حذف کشتی داشت. چون در خیلی از معیارها وضعیت کشتی ممکن است بهتر از برخی رشتهها باشد. به عنوان نمونه رواج کشتی در جهان از پنجگانه مدرن که رقیب اصلی در کنار گذاشته شدن از المپیک بوده، انصافاً بیشتر است، شاید از لحاظ چند عامل دیگر هم کشتی وضعیت بدتری نسبت به پنجگانه مدرن نداشته باشد. پس علت اصلی حذف کشتی چیست؟ باید دلیل اصلی را در خود کشتی جستوجو کرد.
کشتیِ وابسته
یکی از دلایل اصلی حذف کشتی وابستگی مالی شدید این ورزش به کمیته بینالمللی المپیک است. بیش از 60 درصد درآمدهای فدراسیون جهانی کشتی، «فیلا» را آیاوسی تامین میکند. هشت میلیون دلاری که آیاوسی هر سال به کشتی به عنوان ورزش المپیکی میدهد برای این ارگان حیاتی است.
در دورانی که حتی درآمدهای میلیاردی المپیک هم کفاف هزینههای نجومی برگزاری بازیها را نمیدهد، آیاوسی بیش از هر زمانی به ورزشهایی نیاز دارد که بتوانند روی پای خودشان بایستند و پولساز باشند. اما کشتی از درآمدزایی ناتوان است. به همان دلیل که نتوانسته جذابیتی برای مخاطبین جدیدتر ورزش داشته باشد.
المپیک هم که ظرف 30 درآمدهایش را 10 برابر کرده و با شتابی خیرهکننده دارد رشد میکند، ورزش بیجانی مثل کشتی را نمیتواند تحمل کند. برای اینکه یک ورزش بتواند درآمدزایی کند و توان اقتصادی داشته باشد، باید بتواند «محصول» خود را بر اساس خواست و سلایق بازار ارائه کند. با همین دید گلف و راگبی و دوچرخهسواری کوهستان و BMX به المپیک اضافه شدند. هشت میلیون دلاری که آیاوسی به فیلا هر سال میدهد و حالا بدون آن ممکن است حیاتاش هم در خطر بیفتد، در درآمدهای گلف و راگبی گم میشود!
برخلاف سایر ورزشهای مادر مثل دوومیدانی و شنا و ژیمناستیک، به جز مسابقات المپیک، کشتی خودش رویداد جهانی جذابی ندارد. کشتی فوقستارههایی مثل اوسین بولت و مایکل فلپس و تایگر وودز ندارد. درآمد ناشی از پخش تلویزیونی هم که اصلیترین منبع درآمد المپیک است، بالطبع به خاطر این محبوبیت کم، برای کشتی ناچیز است. چون برای بیننده تلویزیونی جذاب نیست! فیلا در تمام این سالها هیچ نوآوریای نداشته و نتوانسته کشتی را با سلایق مخاطبین خود سازگار کند و آن را در قالب یک محصول جذاب ارائه و بازاریابی کند و به این ترتیب نه تنها نتوانست مشتریان جدیدی جذب کند، بلکه مشتریان موجودش را نیز از دست داد. تنها اقدام صورتگرفته، تغییرِ مداومِ قوانین بوده که بیشتر آن را ملالآور و پیچیده کرد تا جذاب و ساده. به همین خاطر برچسب «ورزش مرده» به آن زدند.
توماس باخ، نایب رییس آیاوسی و یکی از پانزده عضو هیات اجرایی میگوید: «یک ورزش المپیکی باید سنت و تجدد را به هم پیوند بزند.» کشتی هیچ گاه متجدد نشد. این کاری است که پنجگانه مدرن با تغییراتی مثل کاهش زمان مسابقه از چهار روز به یک روز و یک سری اصلاح قوانین جهت سادهسازی و جذاب کردن این رشته، به خوبی از عهدهاش برآمد و خود را باصطلاح با بازار وفق داد. اما کشتی، زیادی به ریشههایش دل بست و همان «کشتی آنتیک» ماند، غیرجذاب برای مخاطبین جوان.
روزنامه آلمانی «تاگسسایتونگ»، هیچ کس را به جز خود کشتی مقصر نمیداند. این روزنامه در یادداشتی پس از حذف کشتی از المپیک نوشت: «داورهای رشوهخوار، کشتیگیرهای کوباییای که برای باختن پول میگیرند، غولهای روسی که ناگهان کاملاً بیرمق روی تشک میایستند، و مقرراتی که مدام اصلاح میشود و این ورزش را به یک ورزش مرموز تبدیل کرده است. هر کس کارشناس نباشد معمولاً سر درنمیآورد که چرا یک کشتیگیر پیروز شده است. اغلب یک نگاه به ترکیب داوران بیشتر کمک میکند تا تماشای خود مسابقه!»
ضعف در لابی
لابی کردن و چانهزنی جزیی از ورزش است. به خصوص در نهادی چون کمیته بینالمللی المپیک با آن ساختار خاص قدرت، چنین توانمندیای شرط اول است. با آگاهی از روابط قدرت بهتر میتوان به دلایل کنار گذاشتن کشتی پی برد.
اعضای کمیته اجرایی آیاوسی معمولاً روابط بسیار خوبی با فدراسیونهای جهانی ورزشها و همین طور شهرهایی دارند که کاندیدای میزبانی المپیک هستند. یکی از این اعضا خوزه آنتونیو سامارانچ جونیور، پسر رییس سابق و بانفوذ کمیته بینالمللی المپیک است. سامارانچ جونیور اسپانیایی است و بالطبع طرفدار مادرید که برای میزبانی بازیهای 2020 با توکیو و استانبول رقابت میکند. بر خلاف ترکیه که کشتی در آنجا ورزش ریشهداری است و ژاپن که در کشتی زنان قدرت اول است، در اسپانیا کشتی جایگاهی ندارد. ضمن آنکه آقای سامارانچ جونیور نایب رییس فدراسیون بینالمللی پنجگانه مدرن هم هست.
با وجود چنین شرایطی معلوم است که او از پنجگانه مدرن جانبداری میکند که تازه ابداعکنندهاش هم پیر دو کوبرتن است، بنیانگذار المپیک مدرن. این روابط و لابیها در مورد 14 عضو دیگر به همین منوال است. اما فیلا که سال 1912 تاسیس شده، هیچ لابیای ندارد. معروف است که رافائل مارتینتی، رییس سوییسی فیلا را کسی نمیشناسد. بعد از کنار گذاشتن کشتی از المپیک یکی از کسانی که به شدت از سوی خود فدراسیونهای فیلا به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، همین مارتینتی بود. بالاخره فشارها هم آنقدر زیاد شد که او سرانجام روز شنبه استعفا کرد. خیلیها این اقدام فیلا را به عنوان اولین قدم برای تغییر تلقی میکنند.
چارهی کار
هنوز کار برای کشتی تمام نشده است. درست است که رایگیری مجمع عمومی سپتامبر در نشست بوئنوس آیرس صرفاً تشریفاتیست، اما کشتی هنوز شانس دارد، هر چند بسیار اندک. در نشست ماه مه در سن پترزبورگ هشت ورزش درخواست خود را برای اضافه شدن به عنوان بیستوششمین رشته ورزشی به برنامه بازیهای تابستانی از سال 2020 ارائه میکنند. حالا کشتی هم یکی از آنهاست. پس از آن در مجمع ماه سپتامبر که در مورد محل برگزاری تصمیم گرفته میشود، برنامهی بازیها نیز مشخص خواهد شد. کشتی حالا باید با ورزشهایی مثل بیسبال/سافتبال که بعد از حذف از المپیک این بار مشترکاً کاندید شدهاند، صخرهنوردی، وِیکبوردینگ (تلفیقی از موجسواری و جتاسکی)، ورزشهای رولر اسکیت، اسکواش، کاراته و ووشو رقابت کند که همگی شرایطشان با توجه به معیارهای آیاوسی از کشتی بهتر است.
اگر هم برای این دوره نشود، برای دورههای بعدی باز هم این شانس برای کشتی وجود دارد که به المپیک برگردد. اما برای تحقق این امر کشتی باید خودش را تغییر دهد. حتی میاخییل مامیاشویلی، رییس فدراسیون کشتی روسیه و قهرمان المپیک، ضمن انتقاد از این تصمیم آیاوسی، اعتراف کرد که کشتی نیاز به «تغییرات اساسی» دارد و باید «جذابتر» شود. واقعیت این است که کشتی خودش خودش را نابود کرد. اینکه حالا کشتی قربانی مدرنیزه شدنِالمپیک و رشد جنونآمیزش شده را نمیشود پای هیچ کس نوشت الا خودش. تا آن زمان که دوباره، دیر یا زود، درباره بازگشت کشتی به برنامه المپیک تصمیم گرفته شود، این ورزش باید تغییر کرده باشد. رفرمهای زیادی باید صورت بگیرد. اخراج از المپیک میتواند یک فرصت برای کشتی باشد.